۱٫آموزش موسیقی در سنین رشد به رشد ناحیه هایی از مغز که مربوط به « زبان» و « استدلال» است، کمک می کند. رشد مغز تا سالها پس از تولد ، ادامه پیدا می کند. مطالعات اخیر به وضوح نشان داده است که آموزش موسیقی به رشد جسمی نیمه ی چپ مغز کمک می کند ، نیمه ای که به « پردازش زبان» مربوط است. همچنیین آموزش آن به شکل گیری ارتباط بین سلولی مغز کمک می کند. ارتباط دادن اطلاعات جدید به آهنگ های آشنا ، به ثبت اطلاعات کمک می کند.
.۲ارتباط علمی و معلولی بین موسیقی و هوش تجسمی (توانایی تصور جهان به طور دقیق و ایجاد تصاویر از اجسام در ذهن) وجود دارد.این نوع هوش،که فرد توسط آن می تواند اجزا را در کنار هم تصور کند ، در خیلی از موارد به کار می آید از حل مسائل پیشرفته ی ریاضی گرفته تا چیدن کتاب های لازم در کیف مدرسه.
.۳دانش آموزان هنر ، تفکر خلاق را یاد می گیرند تفکری که در آن انواع راه ها را بررسی می کنند و قوانین و فرض های منسوخ را کنار می گذارند. چرا که سوال های راجع به هنر تنها یک جواب درست ندارند.
.۴مطالعات اخیر نشان داده که دانش آموزان هنر در سوالهای استاندارد و آزمون های تستی موفق ترند و نمرات بالاتری در درس هایشان می آورند.
.۵آموختن هنر به دانش آموزان این فرصت را می دهد تا به فرهنگ های دیگر هم نگاهی داشته باشند و نسبت به مردم با فرهنگ های گوناگون همدل باشند. این رشد همدردی و همدلی ،در مقابل رفتار مغرورانه و « اول خودم » ، پلی بین شکاف فرهنگی می سازد و احترام به سایر نژاد ها را از کودکی می آموزد.
.۶دانش آموزان موسیقی ،وقتی می بینند که چه طور باید جزئیات ظریف را با زحمت کنار هم قرار داد تا به کاری خوب و نه متوسط رسید با تولید سخت کوشانه خو می گیرند و سعی می کنند تا همیشه مهارت و ایتکار خود را بالا ببرند.
.۷در موسیقی ،« اشتباه » ، «اشتباه » است.حد وسط وجود ندارد. یک ساز یا کوک است یا نیست . نت ها یا درست نواخته می شوند یا غلط ، احساس توسط موسیقی ایجاد شده یا نشده . و تنها با کار سخت است که یک اجرای خوب حاصل می شود . دانش آموزان از طریق آموزش موسیقی ،ارزش کار سخت را می فهمند و ارزشمندی جایزه ی سخت کوشی را حس می کنند.
.۸موسیقی توانایی کار گروهی و رعایت قوانین آن را افزایش می دهد. برای آنکه حاصل کار یک گروه موسیقی خوب باشد باید کل افراد به طور هماهنگ برای یک هدف یعنی اجرا، کار کنند ،باید یاد بگیرند ،در جلسات تمرین حاضر شوند و تمرین کنند.
.۹موسیقی به کودکان توانایی بیان افکار و احساسات می دهد. وقتی در نیاز های اولیه ی زندگی امنیت نسبی ایجاد شود مساله ی دیگری که در زندگی مطرح می شود این است که چگونه زندگی خود را معنا ببخشیم و به سطح بالاتری برسانیم. هر کس احتیاج دارد تا در طول زندگی با درون خود ارتباط برقرار کند ، با آنچه که هست و با آنچه که احساس می کند. توانایی بیان احساسات و افکار باعث بالارفتن اعتماد به نفس هم می شود.
.۱۰آموزش موسیقی توانایی های فرد برای فعالیت در محیط کاری را نیز بالا می برد. در موسیقی شما باید کاری را «انجام بدهید» و نه اینکه تنها بنشینید و نگاه کنید. کارفرما ها به دنبال افرادی هستند که توانایی هایی در چند زمینه داشته باشند و در کار و برخورد منعطف باشند که آموزش موسیقی به این موارد کمک می کند. در کلاس موسیقی ،دانش آموزان نحوه ی ارتباط بهتر و همکاری با یکدیگر را می آموزند.
.۱۱شرکت دراجرای یک اثر موسیقی ،به آن ها این امکان را می دهد تا بر ترس خود غلبه کنند و بتوانند خطر کنند. اضطراب به میزان کم چیز خوبی است و ممکن است در زندگی پیش بیاید . اما نحوه ی برخورد با اضطراب ممکن است برای بعضی افراد مسئله باشد. خطر کردن برای کسی که سعی دارد تا از تمام پتانسیل هایش استفاده کند ،لازم است.
.۱۲آموزش هنر ، کودکان را به دنیای بی نظیری می برد.
منبع:Twelve benefits of Music Education
پذیرش آگهی متنی و تصویری در نشریه خوارزمی